– تعریف توانمندسازی
امروزه فاصله میان جوامع و سازمانها از حیث دانایی و نادانی و چالش اصلی میان سازمانها، چالش نیروی انسانی توانا و داناست. نیروی انسانی به عنوان مهمترین، گرانترین و باارزشترین سرمایه و منبع سازمانی محسوب میشود و تنها عنصر ذیشعوری است که به عنوان هماهنگ کننده سایر عوامل سازمانی، نقش اصلی را در میان کلیه عوامل دارد.با مقایسه کارکنان در دو قرن اخیر ما میگوید: قرن بیستم عصر بهرهوری نیروی انسانی کاربر بود ولی این قرنها، عصر کارهای دانش است. به طوریکه در قرن گذشته باارزشترین دارایی یک سازمان ابزار تولید بود ولی اکنون سرمایه اصلی سازمانها زیر بار تغییرات موجآسا، ناگزیر به بازاندیشی و بازبینی روشها، الگوها و افکار خود در مورد نیروی انسانی شاغل خود هستند (دراکر،۱۹۹۸؛ به نقل ازامیرخانی، ۱۳۹۰: ۴۳).
ازآنجا که انسان ها به عنوان ارزشمندترین سرمایه سازمان هستند وکسانی که مسئولیت رویکردها وکارکردهای سازمان رابرعهده دارند، بنابراین بایسته است باتوانمندسازی منابع انسانی از راه دموکراتیک، ضمن آماده کردن کارکنان برای رویارویی با تغییرات، درسازمان نیز محیطی را بوجودآورد که درآن، هم انسانیت انسان ها وهم استعدادآن ها شکوفاشودونیزدستیابی به بالندگی سازمانی وتوسعه هدف ها ودرنهایت، ارتقای سازمان تا سطح فرابالندگی امکان پذیرشود.
امروزه توانمندسازی به یکی از مهمترین موضوعات روز مدیریت مبدل شده وتعاریف زیادی توسط کارشناسان برای آن بیان گردیده است که در ذیل به تعدادی از این تعاریف اشاره شده است:
” تواناسازی، یعنی آزاد کردن نیروهای درونی افراد، برای کسب دستاوردها، شگفتانگیز و تکنیکی است برای افزایش بهرهوری از راه بالا تعهد کارکنان نسبت به سازمان و به عکس” (پورکیانی و پورمرادی، ۱۳۸۹: ۲۱).
“توانمندسازی، فرایند مداومی است که بوسیله عواملی مثل فرهنگ سازمانی و تمرینهای مدیریتی که خودکارایی کارمندان را افزایش میدهد، تعریف میشود” (یه و لین ، ۲۰۱۲).
کوکانن و دیگران (۲۰۱۱) ۳ بعد برای توصیف توانمندسازی تعریف کردند: پیامدی، رفتاری، ذهنی. توانمندسازی رفتاری به احساس کنترل که کارمند بر محیط کاری خود توسط عملیاتش بدست میآورد مربوط میشود مثل خودرأیی. توانمندسازی ذهنی به توانایی کارمند به نشان دادن ایده و نظراتش که از آن ها در محیط کاری حمایت میکند مربوط میشود. توانمندسازی پیامدی به احساس کارمند به چگونه ترس میتواند بر نتایج کارش تأثیر بگذارد مربوط میشود.
شلتون (۲۰۱۲)، توانمندسازی را حرکت از نظام تصمیمگیری سلسله مراتبی توسط مدیران به نظام کاهش سلسله مراتب کنترل و تصمیمگیری توسط ردههای پایین تعریف میکند.
در یک جمع بندی کلی می توان عنوان کرد که توانمندسازی تحت عنوان یک روش، الگو، مفهوم، فرایند، کیفیت و یک مرحله برای آزاد کردن نیروی درونی افراد، آزاد کردن قدرت، ایجاد منابع ذهنی، افزایش مشارکت و مسئولیت افراد که در کلیت به ایجاد توسعه و بهبود مستمر، نتایج شگفت انگیز، توسعه ظرفیت ها و…می شود.
دستهها: آموزشی