
تحقیق از سال 11 هجری تا سال 132هجری پایان سلسله مروانی در شرق اسلامی است.
مشکلات و موانع تحقیق
1ـ بیشتر کتابهایی که تاریخ این دوره را نوشتهاند عربی هستند و همچنین مراجعه به کتابهای انساب که اصلیترین بخش این تحقیق است عربی هستند و ترجمهی این متون یکی از سختیهای کار بود.
2ـ گزارشهای متفاوتی راجع به تعداد فرزندان، تعداد همسران، و ازدواجهای آنان ثبت شده است به یک اجماع کلی در باره تعداد فرزندان و تعداد همسران امام و همچنین نوادگان امام رسیدن اگر چه مشکل نبود اما کار زمان بری بود.
3ـ گزارش ازدواجهایی که بعضأ با دشمنان یا خلفا و فرزندان آنان بوده در کتابهایی که مخصوصأ از طرف اهل سنت نوشته آمده است که این بخش از کار را راحتتر کرده بود اما پیدا کردن گزارش ازدواجهایی که درون خاندانی بوده است کاری سخت و زمان بر بود.
4ـ ارائه عدد و ارقام و کشیدن جدول و نمودار مقایسهای یکی دیگر از مشکلات و سختیهای کار بود.
فصل اول:
کلیات
1ـ مفاهیم روابط سببی(ازدواج)
تعریف ازدواج: معنای لغوی و اصطلاحی
معنای لغوی ازدواج
ازدواج، مصدر باب افتعال و حروف اصلی آن “زـ وـ ج” است.
از نظر لغت “زوج” به معنای جفت در مقابل فرد عبارت از دو چیز همراه و قرین است مانند دو چشم، دو گوش، چه متضاد باشد مثل شب و روز
بر این اساس بر هریک از زن و شوهر زوج و به هر دوی آنان زوجین اطلاق میشود و بکار بردن دو واژه زوج و زوجین (مذکر و مونث) برای زن صحیح است.2
معنای اصطلاحی ازدواج
ازدواج در عرف و شرع، پیمان زناشویی است و بر اساس آن برای مرد و زن نسبت به یکدیگر تعهدات اخلاقی و حقوقی پدید میآید که سر پیچی از بسیاری از آنان، عقوبت و کیفر را در پی خواهد داشت.
و در اصطلاح فقهی و قانونی به معنای رابطه حقوقی که لازمه آن جواز کامجویی بین زن و مرد میباشد چنآنچه واژه نکاح و الزواج نیز به همین معناست.
بعضی از نویسندگان گفتهاند: نکاح به معنای عقدی است که به وسیله آن، زن و مرد به قصد زندگی مشترک و کمک به یکدیگر قانونا با هم متحد میشوند وی نتیجه گرفتهاند که اولا نکاح عقد است و ثانیا هدف آن، شرکت در زندگی است و ثالثاً، از وحدت و اتحاد قانونی حاصل میشود.
تعریف این دسته با توجه به تعریفی که از ازدواج کردیم کامل نیست چه اینکه هدف و قصد زندگی مشترک جزء مقدمات این عقد نیست و این هدف معمولا در عقد ازدواج دایم مطرح است. و در ازدواج موقت یا ازدواج با کنیزان که اسلام و بسیاری از شرایع دیگر مطرح است، هدف اصلی کامجویی است بنابراین چنین قصدی در عقد ازدواج شرط نیست به الطبع جزء مقومات عقد نیز نخواهد بود.(م.کلانتری)
مرحوم صاحب جواهر پس از افوال مختلف در معنای لغوی و اصطلاحی نکاح میگوید: نظر مشهور این است که نکاح در لغت به معنای همخوابگی است و در شرع به معنای عقد است و ابنادریس مدعی است که در این معنا هیچ یک از دانشمندان اختلافی ندارند و ابنفهد و شیخ طوسی و فخرالمحققین ادعای اجماع دارند چه اینکه استعمال این واژه در عقد متداول است.
در تفسیر کشاف نظر بر این است که در قران کریم جز در آیه “حتی تنکح زوجاغیره” به معنای همخوابگی نیامده است جالب اینکه در آیه فوق بعضی آنرا به معنای ازدواج گرفتهاند نه همخوابگی و گفتهاند شرط بودن همخوابگی، برای حصول حلیت در چنین ازدواجی، از دلیل خارجی فهمیده میشود نه آیه شریفه3
همچنین صاحب جواهر میفرماید:
در این معنا که نکاح شرعا عقد باشد جای بحث وجود دارد چه اینکه واژه نکاح مانند بسیاری از عناوین فقهی قبل از پیدایش دین نیز در میان جوامع مطرح بوده چنانکه بیع به معنای عقد نیست بلکه به معنای نقل ملک است و قهرا نکاح نیز چنین است. شاهد اینکه در موقع عقد هنگامی که زن به عنوان طرف قرار داد میگوید”انکحت” عقد را قصد نمیکند بلکه سلطه مرد و صاحب حق شدن او را در کامجویی از همسرش در برابر مهر معین قصد دارد پس مراد از نکاح و ازدواج همان حق همخوابگی است و مجازا به عقد، ازدواج اطلاق میگردد این به جهت علاقه سببیتی است که بین عقد خاص با حصول این حق وجود دارد.4
2ـ خاندان (آل، اهل)
در لغت به معنای خویشاوندی، خاندان، اهل خانه، اهل بیت، مجموعه افراد دارای پیوند نسبی و سببی که در زیر یک سقف زندگی میکنند،5
و در این تحقیق منظور از خاندان کسانی هستند که نسلشان به خلیفه اول(ابوبکر) و خلیفه دوم(عمر بنالخطاب)خلیفه سوم(عثمان بنعفان) خلفای بنیامیه با دو شاخه مروانی و سفیانی آن میرسد.
آل زبیر بخاطر تأثیرات فرهنگی و سیاسی که از سال 61 تا 72 هجری در مکه، کوفه، بصره و شهرهای دیگر داشتند و عبدالله بنزبیر(خلیفه زبیری) به همراه برادرانش مصعب و منذر و…توانست این شهرها را فتح کند لذا نه تنها ازدواجهای شخص خلیفه بلکه روابط سببی برادران او در این تحقیق لحاظ شده است و منظور از ازدواجهای درون خاندانی، وصلتهایی است که اهلبیت و نوادگان آنان یا با علویان داشتاند و یا با قبیلههای دیگر و یا از قبیلهی خلفا بودهاند اما نسبشان به خلیفه نمیرسد.
اقسام ازدواج
در کتابهای فقبهان پیشین نکاح به سه قسم تقسیم شده است: 1ـ نکاح دایم 2ـ نکاح منقطع یا موقت(متعه) 3ـ ملک یمین
موید نظر فقیهان روایتی است که در آن نکاح بر سه گونه دانسته شده است نکاح به میراث (ازدواج دایم) نکاح بدون میراث(متعه) و نکاح به ملک یمین
قران بر دو قسم آن در این آیه اشاره دارد”والذین هم بفروجهم حفظون الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمنهم”
نکاح دایم و موقت هر دو ازدواج و در بسیاری از احکام مشترکاند بدین سبب به زن و مرد در متعه نیز زوج و زوجه میگویند.
1-صور ملک یمین
ملک یمین به دو گروه ترسیم میشود: گاه انسان مالک عین کنیز است در این صورت آمیزش مالک با کنیز جایز است مگر آنکه به ازدواج شخص دیگری در آمده باشد و گاه انسان مالک منفعت کنیز است در صورتی که مالک آن را به شخص دیگری مباح کند که در ین صورت تحلیل گویند و هر دو فرض مذکور در ملک یمین قرار دارد.
اغلب، تحلیل را تملیک منفعت دانستهاند ولی برخی آنرا نیز نوعی از عقد بشمار آوردهاند6.
همهی فقهای اهل سنت و شیعه همخوابی با کنیزان غیر مسلمان، اعم از اهل کتاب یا غیر اهل کتاب را از طریق مالکیت جایز دانستهاند. و بسیاری از فقهای اهل سنت معتقدند که ازدواج با کنیزان غیرمسلمان چه اهل کتاب و غیر اهل کتاب جایز نیست. در حالیکه از نظر فقهای شیعه مطلقا بی اشکال بوده است7
ازدواج دائم
ازدواج موقت همانند ازدواج دایم معتبر و قانونی است و احکام ویژه خود را دارد و دارای امتیازاتی است.
در ازدواج دائم، گذشته از بار سنگین مخارج ازدواج و ادارهی منزل و پرداخت نفقه همسر برای مردان، زنان نیز حق ندارند بدون ازدواج شوهر، از حاملگی جلوگیری کنند ولی در ازدواج موقت طرفین نسبت به این امر آزادی عمل دارند و مهمتر اینکه در ازدواج دائم، اختیار طلاق در دست مردان است و به همین جهت بسیاری از زنان به علت اینکه از نحوه بر خورد مردان پس از ازدواج وحشت دارند گاه ترجیح میدهند که برای همیشه بدون همسر بمانند در حالیکه ازدواج موقت چنین نیست زیرا با پایان یافتن زمان عقد، خود بخود زن رها و آزاد خواهد بود. علاوه بر این ازدواج موقت مرد مسلمان با زن غیر مسلمان و مسلمان با مسلمان جایز است و بسیاری از فقهای شیعه معتقدند که ازدواج با اهل کتاب تنها بصورت موقت جایز است نه بهصورت دائم8
ازدواج موقت(متعه)
سوره نساء در مورد ازدواج موقت نازل شده است و تقریبا همه فقهای اسلام معتقدند که این ازدواج در زمان پیامبر تشریع شده است البته در نسخ این حکم و عدم آن اختلاف دارند شیعه امامیه و پیروان تفکر تفسیری و فقهی ابنعباس از اهل مکه یمن و نیز مالک بنانس معتقدند این حکم فسخ نشده است و همچنان باقی است و اکثر فقهای اهل سنت قائل به فسخ آن شدهاند
صاحب تفسیر المناردر جلد پنج صفحه 16 مینویسد بعضی از اهل سنت معتقدند که متعه(ازدواج موقت) در زمان پیامبر اجازه داده شد تا مقدمه تحریم دائمی زنا بوده باشد به این معنا که متعه همان زنای ضعیف است و در واقع شارع مقدس در آنجا بهوسیله متعه، محدودهی زنا را تنگتر نموده است و برای همیشه حکم به حرمت زنا و متعه داده است.
به هر حال معروف است که تحریم متعه در دوران خلیفه دوم رخ داده است و از مویدات این مطلب سخن خلیفه دوم است که شیعه و اهل سنت از او نقل کردهاند.
“متعتان کانتا فی عهد رسول الله حلالین و أنا أحرمهما و اعاقب علیهما” دو متعه(ازدواج موقت و متعه حج) در زمان رسول خدا حلال بود و من آن دو را تحریم میکنم و افراد را در صورت انجام آن کیفر میدهم.
جالب است که همهی اهل سنت، حج تمتع را مجاز دانسته و به نظر خلیفه درباره آن ترتیب اثر ندادهاند ولی نکاح متعه که بهصورت جدی از طرف خلیفه دوم ممنوع شده بود بهوسیله اکثر علماء اهل سنت بهعنوان یک حکم ثابت و قطعی تلقی گردید.9
کفویت در ازدواج
الفاظ، کفو، کفاء، کفوء، کفائت(به کسر و نیز به فتح کاف) در بر دارنده این معانی است
“همتایی، هم زی، هم جنس، هم سنگ، هم شأن، هم دوش، برابر و همسر و در اصطلاح، از عناوین عرفی و اجتماعی بکار رفته در فقه اسلامی است که نمایانگر بار ارزشی و توجه به جنبههای اخلاقی و دیر ساختهای اعتقادی در یک فرهنگ عمومی باشد. بهطوریکه نمیتوان بدون عنایت به این باورهای اخلاقی و ساختارهای فرهنگی، تعریفی از آن ارائه نمود به عبارت دیگر مولفههای تحقق بخش کفائت، تحت تأثیر مستقیم نوع نگرش فرد یا جامعه به هدف زندگی و حقیقت وجودی آدمی تغییر میپذیرد و باز تابی از سمت و سوی جهان بینی او و در بر دارنده دیدگاه اخلاقی وی میباشد.10
کفویت در ازدواج را از دو منظر شرع و عرف میتوان بررسی کرد.
الف)کفویت از منظر عرف
مراد ما در اینجا، عرف قانونی عقلائی است یعنی عرفی که نظاممند است و احتمالا مصلحتها را در بر میگیرد نه مانند برخی از عادتها و عقائد خاص در مجتمعات گوناگون بشری که ریشه در تعصبات جاهلی و غیرعقلائی دارد و از اهرمهای تصنعی و غیرمنظبط و خطا پذیر متأثر است به این
عرف غیرقانونی، اعتنا نمیشود برای مثال چنآنچه در منطقهای دختر دادن به خارج از قبیله دیگر،
ننگ به شمار میآید چون اینگونه امور، ریشه در تعصبات قومی دارد از نظر شرع مورد احترام نیست
لذا دختر میتواند بدون کسب اجازه ولی با فردی خارج از قبیله خود که مناسب وی است ازدواج
کند.
بهطور طبیعی، برخی از ملاکهای عرفی با توجه به زمان و مکان، شرایط دیگر، قابل تغیرند ممکن است در یک زمان از نظر عرف، ملاکی در کفویت شرط باشد اما در زمان دیگر چنین نباشد برای مثال اگر در صدر اسلام تناسب سنی بین زوجین رعایت نمیشد از دید عرف قابل اهمیت نبود، اما در حال حاضر دو نظر که از نظر سنی تفاوت زیادی با یکدیگر دارند کفر به شمار نمیآیند همچنین در عصر حاضر همگونی زن و شوهر در هوشمندی و نیز میزان تحصیلات نسبت به گذشته اهمیت ویژهای یافته است و نیز ممکن است از نظر عرف یک منطقه ملاکی در کفائت معتبر باشد که از نظر عرف منطقهای دیگر نباشد همچنان که ممکن است برخی معیارهای عرفی به جهت ریشه در سیرهی مستمر عقلائی اموری تقریبا ثابت و دائم باشند یعنی کمتر با زمان و مکان تغییر یابند برای مثال در عرف عقلائی ملاک دیانت(متدین بودن) ملاک ثابت و پایداری است، بدین لحاظ با ملاک شرع هم مطابقت دارد یا مثلأ عقد متعه – در مقابل عقد دائم – با قطع نظر از لزوم مشروعیت و ضرورت

0 thoughts on “پایان نامه رایگان درباره طلاق، عقد ازدواج، نکاح منقطع”